یادداشت

اندر حکایات دخالت نمایندگان در جابجایی مدیرکل گردشگری مازندران؟!

ساری - صادق برزگر، مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مازندران با گذشت کمتر از یکسال از عمر مدیریتی خود، شب گذشته از مصدر مدیریتی خود برکنار تا یکی از مهم ترین دستگاه اجرایی استان دستخوش تغییرات و شتاب زدگی نمایندگان استان شود.

به گزارش پیک شهر، هر نقطه از دنیا با هر دولتی و با هر شیوه اداری و با هر متد اجرایی؛ مواهب طبیعی و استعدادهای زیرساختی مازندران ما را دارا باشد قطعا درآمد پایدار و َرشد اقتصادی بس شگرفی خواهد داشت. اما تکه ای از بهشت خدا مازندران نه تنها با این درآمد و رشد بیگانه است بلکه روز به روز زیرساخت ها و امکانات بالقوه آن روبه نابودی می‌رود.

منطقه ای که باید رتبه اول درآمدی و چرخش اقتصادی و اشتغال زایی را از محل جذب توریست و گردشگر دارا باشد با تزلزل مدیریتی و ضعف ساختاری اسیر مناقشات سیاسی و دخالت عوامل بیرونی ؛ سال‌های سال است که به ورطه نابودی کشیده شده است. حدود ۱۱ ماه قبل اغلب مطلعین و کارشناسان هشدارهای لازم در مورد انتصاب یک جوان با تجربه بسیار کم مدیریتی را داده بودند اما مرغ یک پا داشت و با اصرار استاندار جوانان بدون پارتی؛ مدیرکل جوان بر مسند نشست. حالا کمتر از یکسال؛ زنگ مدیریت منفعل و بی کارنامه او زده شده و وزارتخانه و ساختمان سفید هرکدام ساز جدا از هم می‌زنند و با ایفای نقش ناصحیح برخی نمایندگان؛ باز هم شیوه ناصحیح در انتصابات دولتی در استان مازندران را شاهدیم.

خبر از پایتخت می آید که دو تن از نمایندگان بدون اطلاع و حضور مدیرکل به دیدار وزیرمحترم می‌روند و گویی از رزومه عنصر تحمیلی خود دفاع می‌کنند. نمایندگان دیگر هم بیکار ننشسته و آنها هم منویات خود را دنبال می‌کنند. جالب اینکه در این بین؛ پای معاون فعلی مدیرکل برکنارشده نیز به صورت خودجوش قوت می‌گیرد.

منافع فردی و گروهی و استفاده ابزاری از این اداره مهم و استراتژیک ؛ حواشی فراوانی را برای این مجموعه ناکارآمد بوجود آورده است. ضعف مدیریت و کمبود منابع مالی و بی برنامگی و بکارگیری افرادی که تخصص و تعهد لازم را در این حوزه ندارند سبب شده که شاهد نوعی (گردش پری به جای گردشگری) و دفع توریست به جای جذب توریست در مازندران باشیم.

هتل های نیمه تعطیل ؛ مراکز اقامتی نامناسب ؛ عدم نظارت بر مراکز گردشگری و عدم ارائه خدمات لازم از سوی مراکز و عدم حمایت و برنامه محوری در حوزه صنابع دستی و عدم رسیدگی به آثار تاریخی و فقدان مدیریت کاربردی و درآمدزا بر این آثار کاملا مشهود و بارز است.

یک مصداق ساده بارها در گوشه کنار پارک‌های شهر و میادین ورودی شاهد برپایی چادرهای مسافرین هستیم یعنی مسافر بنزین را در شهر خود می‌زند مقصد سفر را مثلا مشهدالرضا انتخاب می‌کند در حدود یک هفته اقامتش در مشهد میلیونها تومان پول به چرخه اقتصاد شهری آن شهر می‌رسد اما در حین برگشت به بهانه هواخوری چند ساعتی را در مازندران چادر می‌زند!